شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

شنبه 4 تير 1390
ن :

غریبانه (2) .....

سلام امید سالهای خستگی ام .....

دوباره آتیشم زدی ، با آتیشه تند نگات

بازم دلم رو بردی و سپردی به خاطره هات

بازم به من کلک زدی از زیر چشمای سیات

فهمیدی که اسیرتم ، جونمو میریزم به پات

دلت مثه کتابیه که رنگ برگاش آبیه

شراب سرخ اون لبات ، عجب شرابه نابیه

به من بگو دوسم داری ، تا جون بدم به گفته هات

جون بدم و هیچی نگم ، حتی واسه نگفته هات

ستاره های کاغذی همدم هر شب منه

گرمی دستاتو می خوام ، که مایهء تب منه 

 

" س.خ غریب "

 

 




شنبه 4 تير 1390
ن :

آسمون هفتم 19 .....

سلام .....

 

امان از چشم و جادوی سیاهش

امان از قامت و روی چو ماهش


تمسخر می کند بر من ، چه چاره ؟

لبم خندان و دل خون ، از مزاحش


زلیخا خسته از هجران و یوسف

کجا دارد خبر از سال و ماهش ... !!!


چو طوفان زد به صحرای وجودم

کنون خاکم که افتادم به راهش


نمی دانم چرا آمد ، چرا رفت ...؟ !!!

بود حق حافظ و ، ایزد پناهش

 

 

" آسمون هفتم "

 

 




شنبه 4 تير 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

آیا می دانید که ، اولین اتوموبیل را

مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران کرد .....




شنبه 4 تير 1390
ن :

شعری از قیصر امین پور .....

سلام .....

دیری‌است از خود ، از خدا ، از خلق دورم

با این‌ همه در عین بی‌تابی صبورم

پیچیده در شاخ درختان ، چون گوزنی

سرشاخه‌های پیچ‌درپیچ غرورم

هر سوی سرگردان و حیران در هوایت

نیلوفرانه پیچكی بی‌تاب نورم

بادا بیفتد سایهء برگی به پایت

باری ، به روزی روزگاری از عبورم

از روی یكرنگی شب و روزم یكی شد

همرنگ بختم تیره رختِ سوگ و سورم

خط می‌خورد در دفتر ایام ، نامم

فرقی ندارد بی‌تو غیبت یا حضورم

در حسرت پرواز با مرغابیانم

چون سنگ‌پشتی پیر در لاكم صبورم

آخر دلم با سربلندی می‌گذارد

سنگ تمام عشق را بر خاك گورم .....

 

زنده یاد قیصر امین پور

خدایش بیامرزاد .....

 




شنبه 4 تير 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 26 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

مردی خواب عجيبی ديد . او در عالم رويا ديد كه

نزد فرشتگان رفته و به كارهای آنها نگاه می كند .

هنگام ورود ، دسته بزرگی از فرشتگان را ديد كه

سخت مشغول كارند و تند تند نامه هايی را كه

توسط پيک ها از زمين می رسند، باز می كنند و

آنها را داخل جعبه هايی می گذارند .....

مرد از فرشته ای پرسيد: شما داريد چه كار می كنيد ؟  

فرشته در حاليكه داشت نامه ای را باز می كرد ،

جواب داد : اينجا بخش دريافت است ، ما دعا ها و

تقاضاهای مردم زمين ، كه توسط فرشتگان به

ملكوت می رسند را به خداوند تحويل می دهيم ...

مرد كمی جلوتر رفت . باز دستهء بزرگ ديگری از

فرشتگان را ديد كه كاغذهايی را داخل پاكت می گذارند

و آنها را توسط پيک هايی به زمين می فرستند .

مرد پرسيد : شماها چكار می كنيد ؟ يكی از فرشتگان

با عجله گفت : اينجا بخش ارسال است ، ما الطاف و 

رحمات خداوند را توسط فرشتگان

به بندگان زمين می فرستيم .

مرد كمی جلوتر رفت و يک فرشته را ديد كه

بيكار نشسته . مرد با تعجب از فرشته پرسيد : شما

اينجا چه كار می كنی و چرا بيكاری ؟ 

فرشته جواب داد : اينجا بخش تصديق جواب است .

مردمانی كه دعاهايشان مستجاب شده ، بايد

جواب تصديق دعا بفرستند . ولی تنها عده بسيار كمی

جواب می دهند . مرد از فرشته پرسيد : مردم چگونه

می توانند جو اب تصديق دعاهايشان را بفرستند ؟

فرشته پاسخ داد : بسيار ساده است ،

فقط كافيست  بگويند : " خدايا متشكريم "

 

بیاییم هرگز ، تشکر از خدا را فراموش نکنیم .....

 

 

 

 




شنبه 4 تير 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

اونایی که نمیخوام اسمشونو بیارم خیالشون راحت

امروز هم کاریشون نداریم ..... 

دختره تو جلسهء خواستگاریش يه باد صدا دار

ازش در ميره ، داماد از بس ميخنده

می افته و می میره ، روی سنگ قبرش ، 

می نویسن ؛ " نسيمی آمد و گلی بر باد رفت ..... "




شنبه 4 تير 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 25.1 .....

سلام ..... 

          دیدنی ها و خواندنی ها                                  

                منتخب (25.1)                                          

        مطلب امروز دنباله داره و سه روز باید تحملش کنید                            

           فرصت ها را دریابیم ...

وقت طلاست و زمان ، گرانبهاترین گوهر عمر است ؛ گرچه

نیازهای آدمی بیشمار است و بسیاری از فرصت ها در گذر زمان

از دست می روند اما جسم و روح ما نیازهایی دارد که با برآوردن آنها

آرامش هر چه بیشتر را در زندگی به ارمغان می آورد . فرصت ها را

دریابیم و دریغ نکنیم از زمانهایی که چه زود می گذرند .....


                                 فرصتی برای دعا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

                     نیایش با خدا کمک می کند تا غبار غم از دلت زدوده شود


                            زمانی برای دوستان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

                                داشتن دوستان واقعی نیمی از خوشبختی است


                            زمانی را برای فکر کردن

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

                               تفکر سالم منبع قدرت و انرژی جسم است

 

ادامه دارد .....

 




شنبه 4 تير 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز بیست و هفتم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1313/04/04 : تصویبنامهء هیئت وزیران دربارهء تخصیص اعتبار 

برای تعمیر بقعهء شیخ صفی الدین .....

1320/04/04 : تلگراف سفارت ایران در مسکو دربارهء موضع

ایران در قبال جنگ شوروی با آلمان به وزارت امور خارجه

و پاسخ آن .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




شنبه 4 تير 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....
 
کلاغه میگه خبرخبر
 
پرستوها میرن سفر
 
حالا که فصل پاییزه
 
برگ درختا می ریزه
 
بارون می باره نم نم
 
یه وقت زیاد یه وقت کم
 
هوا یه خُرده سرده
 
برگ درختا زرده
 
پاییز خیلی قشنگه
 
ببین چه رنگارنگه



شنبه 4 تير 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

آنچه هستید شما را بهتر معرفی می کند ،

              تا آنچه می گویید ..... 




شنبه 4 تير 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                           

             خدایا مرا در این روز 

         از توکل کنندگان بر خودت قرار بده ..... 




جمعه 3 تير 1390
ن :

غریبانه (1) .....

سلام امید سالهای خستگی ام .....

تموم دنیامو باختم بازم با یک اشاره

ندارم توی هفتا آسمون

یکی ستاره

چشام بارونیه

اشکام روونن روی گونه

یکی پیدا نمیشه

از تو بنویسه دوباره " نون ساکنه - بن ویسه " .....

 

" س.خ غریب "

 




جمعه 3 تير 1390
ن :

آسمون هفتم 18 .....

سلام .....

یه شب اومد تو خواب من پرنده

منو می برد به شهر عشق باخنده

اون شب دلم حوصلهء راه نداشت

کاری به جز اشک و غم و آه نداشت

دلم می خواست بشینه سرد و خاموش

پرنده می گرفت اونو تو آغوش

دلم رو برد به زیر بال و پرش

صورتی بود رنگ پرای سرش

پرید پرید ، شد از زمین خیلی دور

تا که رسید به شهر عشق ، شهر نور

حضرت عشق اون وقت کنار من بود

دلواپس و دل بی قرار  من  بود

رنگ چشاش آبی آسمونی

نگاه اون ، معنی مهربونی

دلم یه کم ، تو چشم اون نگاه کرد

زیر لبش ، فقط خدا ، خدا کرد

دلم شدش شبیه اون پرنده

واسه خدای عشق شدش یه بنده

حالا نگام فقط به آسمونه

پرهای صورتی یادم می مونه

خط خطی هام آبی آسمونی

کاشکی  که تو ، حال منو بدونی .....!!!

 

" آسمون هفتم "

 




جمعه 3 تير 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

 

آیا می دانید که ، پودر سیب زمینی

از خونریزی جلوگیری می کند .....




جمعه 3 تير 1390
ن :

شعری از سعدی شیرازی .....

سلام .....

 

درویش و غنی ، بندهء این خاک و درند

آنان که غنی ترند محتاج ترند

به بازوان توانا و فتوت سر دست

خطاست پنجهء مسکین ناتوان بشکست

نترسد آنکه بر افتادگان نبخشاید ؟

که گر ز پای در آید ، کسش نگیرد دست

هر آنکه تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت

دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست

ز گوش پنبه برون آر و داد خلق بده

و گر تو می ندهی داد ، روز دادی هست

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضو ها ر ا نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی .....

 

خدایش بیامرزاد .....

  




جمعه 3 تير 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 25 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

 

لئوناردو داوينچی هنگام كشيدن تابلوی شام آخر ، 

دچار مشكل بزرگی شد می بايست نيكی را به شكل عيسی :

و بدی را به شكل يهودا ، از ياران مسيح كه هنگام شام تصميم گرفت

به او خيانت كند ، تصوير می كرد . كار را نيمه تمام رها كرد تا

مدل های آرمانی اش را پيدا كند . روزی در يك مراسم همسرايی ،

تصوير كامل مسيح را در چهرهء يکی از آن جوانان همسرا يافت .

جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره اش اتودها و طرح هايی برداشت .

سه سال گذشت تابلو شام آخر تقريبأ تمام شده بود ؛ اما داوينچی هنوز ،

برای يهودا مدل مناسبی پيدا نكرده بود كاردينال مسئول كليسا كم كم ،

به او فشار می آورد كه نقاشی ديواری را زودتر تمام كند . نقاش پس از روزها

جستجو ، جوان شكسته ، ژنده پوش و مستی را در جوی آبی يافت .

به زحمت از دستيارانش خواست او را تا كليسا بياورند ، چون ديگر فرصتی

برای طرح برداشتن نداشت . گدا را كه درست نمی فهميد چه خبر است ،

به كليسا آوردند دستياران سرپا نگه اش داشتند و در همان وضع ، 

داوينچی از خطوط بی تقوايی ، گناه و خودپرستی كه به خوبی بر آن چهره

نقش بسته بودند ، نسخه برداری كرد . وقتی كارش تمام شد ، گدا ،

كه ديگر مستی كمی از سرش پريده بود ، چشم هايش را باز كرد ، 

و تابلو نقاشی را پيش رويش ديد و با آميزه ای از شگفتی و اندوه

گفت : " من اين تابلو را قبلأ ديده ام " . داوينچی با تعجب پرسيد : کی ؟!

جوان ژنده پوش پاسخ داد : سه سال قبل ، پيش از آنكه همه چيزم را

از دست بدهم موقعی كه در يک گروه همسرايی آواز می خواندم ، 

زندگی پر رويايی داشتم و هنرمندی از من دعوت كرد تا مدل نقاشی

چهرهء عيسی بشوم .....!!!!!

 

بیاییم به خودمان غره نباشیم ، مهم این نیست که دیروز

چه کردیم و که بودیم ، مهم این است که فی الحال

تا چه حد بر سر ایمان خود ایستاده ایم

و امروز چگونه می اندیشیم

و چه می کنیم .....

 

 




جمعه 3 تير 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

" طغرل " و " دکتر کپی " ، دراز کشیده بودن ،

" دکتر کپی " شروع می کنه به خمیازه کشیدن ،

" طغرل " میگه : "هی دون" ، " داداش " ، تا دهنت بازه ،

قربونت به این  " جاوید " ما بگو : بیاد بیرون ،

آخه ۱۱۱ متر تو آفسایده .....

 

قابل توجه که در مسابقات بین المللی حداقل و حداکثر طول

زمین مسابقه به ترتیب ۱۰۰ و ۱۱۰ متر می باشد

و خارج از این متراژ یعنی " اوت " .....

 

 




جمعه 3 تير 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 24 .....

سلام ..... 

          دیدنی ها و خواندنی ها                                  

                   منتخب (24)                                          

 

اولین زنی که در عربستان رانندگی کرد !                  

یک زن عربستانی مجبور شد قانون رانندگی این کشور را

که به موجب آن هیچ زنی حق رانندگی ندارد ، زیر پا بگذارد .

روزنامه الوطن چاپ عربستان : " یک زن عربستانی با شکستن

قانون منع رانندگی برای زنان این کشور در شرایط اجباری ، 

نیم ساعت رانندگی کرد .....

این زن برای اینکه پسرش را به موقع به مدرسه برساند ،

مجبور شد این قانون را زیرپا بگذارد ، چرا که شوهر وی

در بیمارستان بستری بود .

خاطر نشان می شود که بر اساس قانون رانندگی ، 

در کشور عربستان ، هیچ زنی تحت هیچ شرایطی

حق رانندگی ندارد ، در این‌صورت آن خودرو توقیف می شود .

تا کنون برای برداشتن این قانون از سوی فعالان اجتماعی

تلاش زیادی صورت گرفته ، اما هنوز این قانون لغو نشده است .

این در حالی است که روز گذشته دختر پادشاه عربستان

که به جای استفاده از پوشیه از روسری استفاده کرده بود ، 

در مصاحبه با یک خبرنگار فرانسوی این قانون را ناعادلانه توصیف کرد .

گفتنی است ؛ عربستان سعودی در حال حاضر تنها کشور جهان

است که هنوز زنان در آنجا حق رانندگی ندارند ......

 




جمعه 3 تير 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز بیست و ششم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1330/04/03 : گزارش سفیر ایران در فرانسه دربارهء اهدای

جایزهء Prix Rivarol به یک بانوی ایرانی .....

1333/04/03 : توقیف روزنامهء " آهنگ نو " .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




جمعه 3 تير 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....

دلم می‌خواد تو خواب ناز ،
 
کبوتر شی عروسک

از روی اون ایوون پاشی ،
 
رو بوم ما بشینی

گلپونه شی ، دردونه شی ،
 
کنار چشمه سارون

شاپرک شی ، عروسک جون ،
 
رو پونه ها بشینی
 
 
" ثمین باغچه بان "




جمعه 3 تير 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

یا سکوت کن ، یا چیزی بگو : بهتر از سکوت .....




جمعه 3 تير 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                           

             خداوندا ، مرا آن ده که آن به .....




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

آسمون هفتم 17 .....

سلام .....

صبح که پا می شم از خواب

خوشحال و شاد و شاداب

شروع می کنم .نظافت

گوش کن ببین . چه راحت

حوله رو ..ور می دارم

روی دوشم می ذارم

صابون از اون گوشه

عشوه به من . می فروشه

آب دستشویی .تمیزه

ریزه ریزه ..می ریزه

میکروبا می کشن ..آه

باهم می رن .. ته چاه

به همشون می خندم

در غما رو می بندم ....

 

 

" آسمون هفتم "

 




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

 

آیامی دانید که ، هر انسان تا ۸ دقیقه ، 

بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است .....!




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

شعری از پروین اعتصامی .....

سلام .....

 

این قطعه را برای سنگ مزار خود سروده است

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب چروین است

گر چه جز تلخی ز ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و ز هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چون بدین نقطه رسید مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آنکس که در این محنت گاه

خاطری را سبب تسکین است

         **********

پروین اعتصامی 

یادش گرامی و خاطره اش زنده باد .....

 




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 24 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

زبانش بند آمده بود . دلش می خواست بگوید : چقدر بابت

فراموش کردن قرارشان متاسف است . دلش می خواست

بگوید : واقعا عمدی در کار نبوده است .

دلش می خواست از فراموشی و حواس پرتی خودش گله کند ، 

اما رویش را نداشت . 

آخر این اولین باری نبود که دیر سر قرار حاضر می شد .

قرار ساعت ۱۲ ظهر بود و حالا شش بعد از ظهر .

سرش را از شرم پایین اندخته بود .

با خودش می گفت : حق دارد اگر دیگر اسمم را هم نیاورد !

حق دارد اگر گله کند آدم عاشق قرارش را فراموش نمی کند !

همه اینها را می دانست ولی این بار هم

به امید بخشش عشقش آمده بود .

آمده بود در خانه اش تا از دلش دربیاورد . 

دستهایش را تا گوش بالا آورد و گفت : الله اکبر .....

 

بیاییم فراموش نکنیم که خود گفته : بخوانید مرا ،

تا اجابت کنم شما را .....

 




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

"طغرل" زنگ ميزنه پيتزا فروشی ميگه : "هی دون" ، 

يه پيتزا می خواستم . فروشنده می پرسه : به نام ... ؟!

"طغرل" جواب میده : آخ ، آخ ، ببخشيد .

به نام خدا ، يه پيتزا می خواستم ...!!!




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 23 .....

سلام ..... 

 

          دیدنی ها و خواندنی ها

                   منتخب (23)

         تست روانشناسی عجیب

 

                                

         

 

نکته : با خواندن اولین تست و انتخاب گزینه مناسب ،

 

به سوالی که هر گزینه مشخص کرده بروید و به آن سوال جواب دهید .


مثلا اگر گزینه " پ " سوال (
۱) را انتخاب کردید


دیگر لزومی ندارد سوال (
۲) و (۳) را پاسخ دهید


فقط کافی است به سوال (
۴) مراجعه کنید .

 

۱. بیش از همه دوست دارید به کجا سفر کنید :


الف. پکن : رجوع شود به سوال (
۲)


ب. توکیو : رجوع به سوال (
۳)


پ. پاریس : رجوع به سوال (
۴)


۲. آیا تا به حال با دیدن فیلم ترحم انگیزی به گریه افتاده اید ؟!


الف. بله : رجوع به سوال (
۴)


ب. خیر : رجوع به سوال (
۳)


۳. اگر با نامزدتان قرار داشته باشید و او یک ساعت بعد هم ، 

 

سر قرار نیاید چه کار می کنید ؟!


الف. نیم ساعت دیگر صبر می کنید : رجوع به سوال (
۴)


ب. فوری از محل قرار می روید : رجوع به سوال (
۵)


پ. آنقدر صبر می کنید تا بیاید : رجوع به سوال (
۶)


۴. آیا دوست دارید به تنهایی به سینما بروید ؟


الف. بله : رجوع به سوال (
۵)


ب. خیر : رجوع به سوال (
۶)


۵. اگر در ابتدای آشنایی با نامزدتان او بخواهد دست شما را بگیرد ، 

 

چه واکنشی نشان می دهید ؟


الف. از این کار امتناع می کنم : رجوع به سوال (
۶)


ب. برای مدت کوتاهی دستش را می گیرم : رجوع به سوال (
۷)


پ. پیشنهادش را قبول می کنم و دستش را می گیرم : رجوع به سوال (
۸)


۶. آیا شما فرد شوخ طبعی هستید ؟


الف. بله : رجوع به سوال (
۷)


ب. خیر : رجوع به سوال (
۸)


۷. به نظرتان مدیر توانایی هستید ؟


الف. بله : رجوع به سوال (
۹)


ب. خیر : رجوع به سوال (
۱۰)


۸. اگر امکان داشت دوباره به دنیا بیایید دوست داشتید ، 

 

چه جنسیتی داشته باشید ؟


الف. مرد : رجوع به سوال (
۹)


ب. زن : رجوع به سوال (
۱۰)


پ. اهمیتی ندارد : شخصیت نوع (
۴)


۹. آیا در آن واحد بیش از یک دوست صمیمی دارید ؟


الف. بله : شخصیت نوع (
۲)


ب. خیر : شخصیت نوع (
۱)


۱۰. آیا به نظرخودتان فرد باهوشی هستید ؟


الف. بله : شخصیت نوع (
۲)


ب. خیر : شخصیت نوع (
۳)


پاسخ تست :


شخصیت نوع یک ؛


به شما تبریک می گوییم : شما برای همسرتان فرد بسیار جذابی هستید .

 

حتی از منظر او شما زیبایی چشم گیری دارید . نه تنها ترکیب ظاهری زیبایی

 

دارید . بلکه شخصیت شوخ طبع و لطیفی دارید . شما فرد فرهیخته ای هستید

 

و می دانید که با همسرتان چگونه کنار بیایید و وقت تان را در اختیارش بگذارید .

 

به این ترتیب است که شما فرد دلخواه او به شمار می روید .


شخصیت نوع دو ؛


کاملا” خوب : شما به راحتی همسرتان را جذب می کنید اما خودتان را به

 

این راحتی در دام عشق گرفتار نمی کنید . شوخ طبعی تان او را وادار میکند

 

تا با شما کنار بیاید . او از بودن در کنار شما احساس شادمانی بسیاری دارد .


شخصیت نوع سه ؛


بد نیست : شما نمی توانید به خوبی نامزدتان را به خود جذب کنید . اما ،

 

خصوصیات جالب توجهی دارید که او بتواند با تکیه بر انها با شما کنار بیاید .

 

سعی می کنید برای مشاهده امور مختلف دیدگاه یگانه ای داشته باشید .

 

شما در چشم دوستانتان فردی کاملا صمیمی هستید .


شخصیت نوع چهار ؛


مواظب باشید : شما نمی توانید نامزدتان را به خود جذب کنید چرا که از دانش

 

و ارزشهای غریزی انسانی والایی برخوردار نیستید . گاهی مواقع از خودتان 

 

بی تفاوتی هایی نشان می دهید به همین دلیل است که ،

 

مورد پسند همسرتان نیستید .

 

 

باز هم یادآوری می کنم که همه چیزی قابلیت تغییر داره .....

 

هیچ وقت واسه تازه شدن دیر نیست .....

 

  

 




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز بیست و پنجم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1293/04/02 : تصویبنامهء هیئت وزیران دربارهء اختصاص وجهی 

برای مصارف جشن تاجگذاری احمد شاه قاجار .....

1307/04/02 : قانون اعزام محصل به خارج .....

1320/04/02 : گزارش تلاشهای شهرداری برای تثبیت قیمت 

کالاها و درخواست تشریک مساعی در این خصوص .....

1325/04/02 : گزارش تهیهء طرح تصویبنامهء تاسیس انجمن

ملی تربیت عمومی و شرح ضرورت آن .....

1333/04/02 : گزارش رفع توقیف از روزنامهء " اتحاد ملی " .....

1342/04/02 : گزارش وزیر اقتصاد به نخست وزیر در مورد 

تشکیل کمیسیون رسیدگی نهایی به طرح قانون

دریایی ایران به انضمام طرح نامبرده .....  

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....
 
یه توپ دارم قلقلیه
 
سرخ و سفید و آبیه
 
می زنم زمین ، هوا میره
 
نمی دونی تا کجا میره
 
من این توپو نداشتم
 
مشقامو خوب نوشتم
 
بابام بهم عیدی داد
 
یه توپ قلقلی داد




تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.