شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

سه شنبه 25 آبان 1395
ن :

دِلـخـون .....

سلام .....

 

بازم خورشید در حال غروبه

افق خونی دلم خونی مثه خاک جنوبه

منم تنهاترین بغض شکسته

در این ماتم سرا غمگین و خسته

میون این جماعت من غریبم

تو این عالم فقط غم شد نصیبم

به چشم هیچکس مهری نمانده

کسی یک خط هم از مردی نخوانده

دلم خونه از این نامهربونی

چشام بارونیه بارون خونی

به هر کس دست یاری دادم اینجا

به نامردی جوابم داد درجا

از اون روزی که عشقو سر بریدن

بجز نفرت دیگه چشما ندیدن

چه دلتنگم از این درد غریبی

از این که عشق شد مردم فریبی

چه دل خونم از این سردی دمادم

از اینکه شادیامون جمله شد غم

از این نامردمی روزم سیه شد

سرانجام این محبت هم تبه شد ..................

 

ه.م غروب



:: برچسب‌ها: دلخون , دل درد غروب , ه, م غروب , ,



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.