سلام .....
این درد دل شکستن ، جان مرا گرفته ست ...
کی می رسد رهایی بر این تنی که خسته ست ....؟
آه از دلی که خون شد ، طی سفر در این خاک ...
وای از منی که ماندم ، با قلب پاره صد چاک ....!
دردا نه پای همره ، نه دست بهر یاری ...
زین آمدن و رفتن ، مقصد خدا چه داری ....؟
دل غرق خون شد اینک ، از درد و غم خدایا ...
رحمی به ما نمایی ، قبل از جنون تو آیا ...؟!
" ه.م غروب "