شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

مهم این است که ، هر کاری انجام می دهید

            آن را با تعهد انجام دهید .....




پنج شنبه 2 تير 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                           

      پروردگارا اگر از دستورات تو نافرمانی کرده ام و 

به خودم ستم نموده ام ، همه از نادانی ام بوده و بس .....




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

آرامش دلداده .....

سلام .....

خیلی دلم گرفته بود ، یه بنده خدایی که نمی دونم

کیه ، چیه ، کجاست ؟ برای دلداری متن زیر رو

برام فرستاد ، نمی گم آروم شدم ولی

فهمیدم تنها نیستم ...............

و حتما نباید کسی رو بشناسی تا همدردی کنی باهاش ...

نمی دونم از خودشه یا نیست ولی هر چی که هست

ممنونتم ...................................................

 

ماه من ، غصه چرا ...؟!

آسمان را بنگر ، که هنوز ، بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !

یا زمینی را که ، دلش ازسردی شب های خزان

نه شکست و نه گرفت !

بلکه از عاطفه لبریز شد و

نفسی از سر امید کشید

و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید

زیر پاهامان ریخت ،

تا بگوید که هنوز ، پر امنیت احساس خداست !

ماه من غصه چرا ...!؟!

تو مرا داری و من

هر شب و روز ،

آرزویم ، همه خوشبختی توست !

ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن

کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند ...

ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی ، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست ،

با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن

وبگو با دل خود ، که خدا هست ، خدا هست !

او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ،

غرق شادی باشد .....

ماه من !

غصه اگر هست ! بگو تا باشد !

معنی خوشبختی ،

بودن اندوه است ...!

این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور

چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند

همه را با هم و با عشق بچین ...

ولی از یاد مبر ،

پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا

و در آن باز کسی می خواند ،

که خدا هست ، خدا هست

و چرا غصه ؟ چرا ...!؟!  

 

 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

 

آیا می دانید که ، تنها غذایی که طی سال ها ، 

خراب نمی شود عسل است ..... 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

شعری از فخرالدین عراقی .....

سلام .....

 

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چــه کنم که هست اينها گل باغ آشنــــايــی

همه ‌شب نهاده‌ام سر ، چو سگان بر آستانت

کــــه رقـيـب در نيـايـد به بهانــهء گدايـــــــــی

مـــژه ‌ها و چـــشم يارم به نظر چـــنـان نمايد

که ميـان سنبلستـان چرد آهـــوی ختــايـــی 

در گلستان چشمم ز چه رو هميشه باز است

به اميـــد آنکه شايد تو به چــشم من درآيــی 

ســر برگ گل ندارم ، به چه رو روم به گــلشن 

که شنيــــده‌ام ز گلها همه بوی بــــــی‌وفايی

به‌کدام مذهب‌ست اين به‌کدام ملت‌است اين

که کشند عاشقی را که تو عاشقم چــرايی

به طـــــواف کعبه رفتم به حــــــرم رهم ندادند

که برون در چـــــه کردی که درون خـــــانه آيی

به قــــــمارخــــــانه رفــتـم ، همه پاکـباز ديدم

چو به صــــــومــــعه رسيـدم همه زاهد ريايی

در ديـــر مــی‌زدم من ، که ندا ز در در آمد

که : درآ ، درآ عراقی که تو هم از آن مـايی .....

 

خدا رحمتش کنه ، امیدوارم شما هم لذت برده باشین

 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 23 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

 

 

حکایتی از حضرت مسیح (ع) :

مردی بود بسيار متمكن و پولدار روزی به كارگرانی برای كار

در باغش نياز داشت . بنابراين ، پيشكارش را به ميدان شهر

فرستاد تا كارگرانی را برای كار اجير كند . پيشكار رفت و همهء

كارگران موجود در ميدان شهر را اجير كرد و آورد و آن ها در باغ

مشغول به كار شدند . كارگرانی كه آن روز در ميدان نبودند ،

اين موضوع را شنيدند و آنها نيز آمدند . روز بعد و روزهای بعد نيز

تعدادی ديگر به جمع كارگران اضافه شدند . گر چه ، اين كارگران تازه ،

غروب بود كه رسيدند ، اما مرد ثروتمند آنها را نيز استخدام كرد .

شبانگاه ، هنگامی كه خورشيد فرو نشسته بود ، او همهء كارگران را

گردآورد و به همهء آنها دستمزدی يكسان داد . بديهی ست آنانی كه

از صبح به كار مشغول بودند ، آزرده شدند و گفتند : اين بی انصافی است ...

چه می كنيد ، آقا ؟ ما از صبح كار كرده ايم و اينان غروب رسيدند و

بيش از دو ساعت نيست كه كار كرده اند . بعضی ها هم كه چند دقيقهء

پيش به ما ملحق شدند . آن ها كه اصلاً كاری نكرده اند ..... 

مرد ثروتمند خنديد و گفت : به ديگران كاری نداشته باشيد . آيا آنچه كه ،

به خود شما داده ام كم بوده است ؟ كارگران يكصدا گفتند : نه ، آنچه

كه شما به ما پرداخته ايد ، بيش تر از دستمزد معمولی ما نيز بوده است .

با وجود اين ، انصاف نيست كه ايناني كه دير رسيدند و كاری نكردند ،

همان دستمزدی را بگيرند كه ما گرفته ايم ...

مرد دارا گفت : من به آنها داده ام زيرا بسيار دارم . من اگر چند برابر ،

اين نيز بپردازم ، چيزی از دارایی من كم نميشود . من از دارايی خويش

می بخشم . شما نگران اين موضوع نباشيد . شما بيش از توقع تان

مزد گرفته ايد پس مقايسه نكنيد . من در ازای كارشان نيست كه

به آنها دستمزد می دهم ، بلكه می دهم  چون برای کار آمدند ،

چون برای دادن و بخشيدن ، بسيار دارم .......................

من از سر بی نيازی ست كه می بخشم .....

حضرت مسیح می گوید : بعضی ها برای رسيدن به خدا

سخت می كوشند .

بعضی ها درست دم غروب از راه می رسند . بعضی ها هم

وقتی كار تمام شده است ، پيدايشان می شود . اما همه

يكسان زير چتر لطف و مرحمت الهی ، قرار می گيرند .

شما نميدانيد كه خدا استحقاق بنده را نمی نگرد ،

بلكه دارایی خويش را می نگرد . او به غنای خود نگاه می كند ،

همین که با نیت خوب حرکت کنیم برای او بس است .

به همین سبب است که از غنای ذات الهی ، جز بهشت نمی شكفد .

بايد هم اينگونه باشد . بهشت ، ظهور بی نيازی و غنای خداوند است .

دوزخ را تنگ نظرها برپا داشته اند . زيرا اينان آنقدر بخيل و حسودند كه

نميتوانند جز خود را مشمول لطف الهی ببينند ..... 

 

 

 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

از "طغرل"  مي پرسن چرا پرنده ها ، 

زمستون از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟

ميگه : "هی وای من" ، آخه من امتحان كردم .....

پياده خيلی راهه ..............................................!!! 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 22 .....

 

سلام ..... 

          دیدنی ها و خواندنی ها

                   منتخب (22)

 

              عکس های فضايی شگفت ‌انگيز از ايران

يكی از وظايف روزانهء كيهان نوردان در ايستگاه های فضايی ،

برداشتن عكس از زمين است كه اين عكس‌ها گاهی به صورت عادی

و گاهی با استفاده از فيلترهای مختلف و يا طيف های گوناگون

برداشته می شود .

تا پیش از به كارگيری دوربين های ديجيتالی ، اين كار محدويت هايی

به لحاظ كمی داشت اما اينک بستگی به علاقهء فضانوردان و

اوقات فراغت آنها دارد و آنها می توانند هر ميزان كه علاقمند هستند به

عكسبرداری از زمين بپردازند . به طور مثال پاول وينوگرادوف طی

سفر شش ماههء خود بيش از ۸۰ هزار عكس از زمين برداشت .

در بين عكس‌های تهيه شده توسط فضانوردان كه با استفاده از

فيلترهای مختلف و يا طيف های گوناگون برداشته می شود ، 

عكس‌های بسيار زيبايی وجود دارد كه گاهی تصورش برای مردم عادی

غيرممكن و از زيبايی‌های ويژه ای برخوردار است . به طوری كه بعضی از آنها

مثل نقاشی های نو آورانه ، آميزه‌ای از رنگ های مختلف است .

آنچه می بينيد تصاويری است از ميهن عزيزمان ايران كه از فضا ،

توسط كيهان نوردان و يا ماهواره‌ها برداشته شده است :

  


      

                                            دشت کویر


     

                                         كنارهء دريای خزر


                                              خلیج فارس



                   بندر عباس ، قشم ، خلیج فارس و تنگه هرمز

 

                                                  روی ادامهء مطلب کلیک کنید

 

 

 

 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز بیست و چهارم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

سالروز صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس

سازمان تبلیغات اسلامی .....

روز تبلیغ و اطلاع رسانی دینی ..... 

1291/04/01 : لزوم تعمیر باغ دولتی فین کاشان .....

1317/04/01 : روز اصناف .....

1326/04/01 : گزارش اقدام دربارهء جلوگیری از چاپ و انتشار 

روزنامه های پرخاش و خرد اصفهان .....

1333/04/01 : گزارش ضبط و گرد آوری نسخه های غیر قانونی 

روزنامهء مازندران .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....
 
زنبور زرد و قرمز
 
هی می‌كنه وز و وز

دنبال گل میگرده
 
یك گل ناز و قرمز
 
یواش میاد كنارم
 
می‌شینه روی دستم
 
شاید خیال می‌كنه
 
من گل و غنچه هستم
 
وای وای وای ، چكار كرد؟
 
مامان میگه بوست كرد
 
پس چرا جای بوسش
 
اینهمه میكنه درد ؟
 



چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

در دنیا دو چیز ما را افسون میکند .....

آبی دریا که می بینیم و می دانیم که نیست ..... 

و خداوند که نمی بینیم ولی می دانیم که هست .....




چهار شنبه 1 تير 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                 

به نام خدایی که به جز فضل و رحمتش ، 

      به هیچ چیز امیدوار نیستم .....




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

بغض گره خورده .....

سلام .....

 

اگه غم توی صدامه ،

از گره خوردن بغضه ، واسه حبس نفسامه .....

داغ یک عمر شکستن ،

عشقو بر چله نشستن ، راز اشکی که هنوز توی چشامه ..... 

کاشکی این غصه تموم شه ،

همه با همدیگه باشیم ، حرفامونم یه کلوم شه .....

اگه سخته ، اگه ناممکنه یک دست و رها شیم ،

لااقل سجده به بت ها ، به دغل کارا حروم شه .....

میگن این رویاس و خوابه ،

آرزو نقش بر آبه .....

تا نترسیدن و بخشیدن و با همدیگه راهی شدن و یاد نگیریم ،

روزای شادی رو دیدن یه سرابه !!!!!

 

ه.م غروب

  

 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

دل نوشته ها و دل درد ها .....

 

سلام .....

 

تو کیستی ؟

نمی خواهم بدانم  !

نامت را نمی پرسم  !

راه خانه ات را پیدا نمی کنم  !

بی ادبی ست ؟؟

می ترسم تو هم کسی باشی

مثل کسانی که می شناسم .....!!!

 

 

" به یاد آسمون هفتم " 

 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام ......

 

آیا می دانید که ، چشم انسان ، 

معادل یک دوربین ۱۳۵ مگا پیکسل عمل می کند ! 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

شعری از اردلان سرافراز .....

سلام .....

 

عشق به شکل پرواز پرنده س

عشق ، خواب یه آهوی رمنده س

من ، زائری تشنه ، زیر باران

عشق ، چشمه آبی اما کشنده س

من ، می میرم از این آب مسموم

اما اونکه مرده از عشق ، تا قیامت ، هر لحظه زنده س

من ، می میرم از این آب مسموم

مرگ عاشق عین بودن ،اوج پرواز یه پرنده س

تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار

دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار

صدا کن اسممو از عمق شب از نقب دیوار

برای زنده بودن ، دلیل آخرینم باش 

منم من بذر فریاد ، خاک خوب سرزمینم باش

طلوع صادق عصیان من ، بیداری ام باش

عشق ، گذشتن از مرز وجوده

مرگ ، آغاز راه قصه بوده 

من ، راهی شدم نگو که زوده

اون کسی که سر سپرده مثل ما عاشق نبوده

من راهی شدم نگو که زوده

اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده ..... 

 

اردلان سرفراز

 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 22 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

یک روز دروغ به حقیقت گفت : بیا بریم دریا با هم شنا کنیم .

حقیقت ساده هم قبول کرد و با هم رفتن کنار دریا ، تا رسیدن به ساحل 

حقیقت لباس هاش رو در آورد که بره توی آب ، دروغ پدرسوخته هم تا دید ،

حقیقت لباسش رو درآورده ، لباس های حقیقت رو پوشید و رفت ..... 

از اون روز تا حالا حقیقت لخت و عریون و تلخ به نظر میاد و دروغ با

لباس های حقیقت ، مرتب و موجه جلوه می کنه .....

 

بیاییم فریب ظاهر قشنگ دروغ رو نخوریم .....

و حقیقت لخت و عور رو تنها نذاریم .....

 

 

 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

"طغرل" ميره تعليم رانندگی ...

ازش ميپرسن : چطور بود ؟

ميگه : "هی دون" ، بد نبود !

اما معلمش خيلی مذهبی بود ...!

ميگن : واسه چی ؟

ميگه : "هی وای من" ، 

آخه من هر كاری ميكردم ،

هر جايی می پيچيدم می گفت : یا جدهء سادات ... 

يا امام حسین ..... یا حضرت عباس ، یا اباالفضل .....

 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 21 .....

سلام ..... 

                           دیدنی ها و خواندنی ها

                                   منتخب (21)

 

روانشناسی رنگ

( از روی رنگ نام خود ببینید چه شخصیتی دارید )

 

به گفتهء روان شناسان همهء ما به نحوی تحت تاثیر رنگها هستیم و

به عبارت دیگر ( خود ) واقعی مان را با این رنگها نشان می دهیم ....

برای اسم هر فرد رنگ مخصوصی وجود دارد . که می‌تواند ، بر زندگی او

تاثیر  بگذارد . جالب است نه ؟!..... اینکه شما بدانید برای اسمتان رنگ

مخصوصی وجود دارد و می‌توانید ، راز شخصیتی خود را ، از لا به لای آن

دریابید ! باید بسیار جالب و هیجان انگیز باشد . پس به موارد زیر به

ترتیب ذکر شده کاملا توجه کنید:

رنگهای هماهنگ با ارقام و حروف عبارتند از : 

قرمز  : ۱ ، ش ، ج ، س ، الف

نارنجی :  ۲ ، ت ، ث ، ک ،  ب 

زرد   :    ۳ ، ی ، ل ، ص ،   ض 

سبز  :  ۴  ،  و  ،  م  ،  د   ،   ژ 

آبی  :  ۵ ،  چ ،  ن  ،  ط  ،   ظ 

نیلی  :  ۶   ،  ح   ،  خ   ،    ف 

بنفش :   ۷  ،  ع   ،  پ   ،   غ   

صورتی   :    ۸  ،  ز  ،  ق  ،  ه 

طلایی  :  ۹  ،  ر   ،  ذ   ،  گ  


 

برای اینکه با چگونگی موضوع آشنا شوید یک مثال می‌آوریم بدین شکل

که اسم و فامیل خودرا روی برگه کاغذی می‌نویسید و بر اساس حروف و

اعداد ذکر شده برای هر کدام ، به رنگ مربوطه دست پیدا می‌کنید .....

مثال : لیلا جلالی

ل۳  ی۳   ل۳   الف۱  ج۱  ل۳  الف۱  ل۳  ی۳

سپس اعداد را با هم جمع می‌کنیم :

۲۱=۳+۳+۱+۳+۱+۱+۳+۳+۳

باز هم دو عدد را با هم جمع می‌کنیم :

۳=۱+۲ عدد ۳ مربوط به رنگ زرد است .

حال میتوانید مشخصات خود را بخوانید .
 
صورتی

دارای قدرت جسمی بالایی هستید بخاطر ارادهء بالایی که دارید میتوانید

رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید ... با مسئولیت ها به راحتی

کنار می‌آیید و می‌توانید دیگران را در حل مشکلاتشان راهنمایی کنید ... از

نظر عاطفی فردی قوی و عمیق هستید . صمیمیت بیش از اندازه با دیگران

سخت است .

قرمز

بسیار جاه طلب بوده و گاهی برای رسیدن به اهداف خود ممکن است

از دیگران هم مایه بگذارید . قرمز رنگ حیات و جسارت است . همیشه

تلاش دارید که آشکارا به فعالیت بپردازید و مورد توجه قرار بگیرید . بسیار

خونگرم هستید و بسادگی تحریک می‌شوید .. ممکن است در اوج شادی

نیز ، ناگهان و با کوچکترین بهانه ای اخم هایتان در هم رفته و به لاک خود

فرو بروید .... باید سعی کنید که ، از انرژی فوق العاده تان در جهت مثبت

استفاده کنید .

زرد

بسیار تیز هوش هستید . شخصیتی بسیار خوش بین و فعال دارید . هرگز

در ابراز آنچه می‌خواهید بر زبان بیاورید کم نمی آورید . بخاطر زنده دلی ابتکار

و مستعد بودنتان در بر قراری ارتباطی خوب با دیگران همیشه دور و برتان پر از

دوستان مختلف خواهد بود ..... با وجودی که روحیهء بسیار شادی دارید هرگز

احساس رضایت نخواهید کرد مگر اینکه شادیهایتان را با دیگران تقسیم کنید ..

تنها ایرادی که ممکن است داشته باشید قدرت تخیل و تجسم بیش از اندازهء 

شما است که گاهی شما را در خود غرق می کند ! اگر نتوانید انرژی و توانتان

را در مسیر درستی  هدایت کنید ، در آخر خواهید دید ،  بیشتر کارهایی که با

هدفی مشخص شروع کرده اید ناتمام مانده اند...

طلایی

در هر چیزی فقط حد بالای آن می تواند رضایت خاطر شمارا بر آورده کند . از

طرف دیگر رفتار و کلامتان چنان جذابیتی دارد که به ندرت ممکن است کسی با

شما آشنا شود ولی شیفته تان نشود . دانش و آگاهی شما نسبت به زندگی

غیر قابل توصیف است . به هرچیزی با خوش بینی زیاد نگاه می کنید . می توانید 

معلم خوبی باشید و تمام تجربیاتتان را به دیگران نیز انتقال دهید . شرایط منفی

را می توانید به بهترین موقعیت ها تبدیل کنید .

نیلی

زندگی شما بیشتر به زندگی عارفان شباهت دارد . با عشق و علاقه ای که

به پاکی و زیبایی های دنیا دارید می‌توانید توان و شادی فوق العاده ای به افراد

افسرده ببخشید ..... علاوه بر روحیه و شخصیت نوع دوست و انسان پروری که

دارید ، از یک حس ششم بسیار قوی برخوردارید که ، از این طریق نیز می‌توانید

براحتی از مشکلات مردم با خبر شوید .

سبز

برای شما خیلی مهم است که برنامه روزانه داشته باشید . نظم و انضباط

برایتان اهمیت زیادی دارد . بندرت ممکن است زندگیتان آشفته و بی هدف

باشد . دیگران اغلب برای گرفتن راهنمایی های جدی ، نزد شما می‌آیند .

برای حل مشکلات دیگران بشدت حرص می‌خورید . تکامل شخصیتی برایتان

بسیار حائض اهمیت است و برای وسعت بخشیدن به دانش خود ، هرگز از

آموختن دست بر نمی‌دارید . ترجیح می‌دهید ، بجای از شاخه ای به شاخهء 

دیگر پریدن روی هدف ثابتی به فعالیت بپردازید .

بنفش

عاشق کند و کاو و جستجو در عمق هر پدیده هستید و شاید هم به همین

دلیل عشق به علوم ماوراء الطبیعه در شما به حد کافی رشد کرده است ....

و باعث شده به رشته هایی چون فلسفه روی آورید هیچ اتفاقی را به راحتی

قبول نمی‌کنید ... مگر آنکه خودتان آنرا شخصا تجربه کرده باشید ... برای حل

مشکلات نیز راه حل را در درون خود می جویید .... عاشق تنهایی هستید و

هماهنگ شدن با دیگران کمی برایتان مشکل است .

آبی

به احتمال قوی دیگران شما را شخصی بدون تعارف و غیر تشریفاتی می‌دانند

و شاید هم به همین دلیل برایشان جالب توجه هستید ... آزادی برایتان ارزش

زیادی دارد و هرگز نمی‌توانید در محیطی کار کنید که ، به شما تحکم شود و یا

زیر نظر قرار دارید . اگر این همه دنبال تنوع هستید به این دلیل است که اعتقاد

زیادی به حقیقت دارید و برای همین ، زندگی با تمام مشکلات و سختی هایش

برای شما ارزشی فوق العاده دارد .

نارنجی

شوخ طبعی و بذله گویی بخصوصی را که به ارث برده اید باعث شده محبوب

دیگران باشید . دیگران از بودن با شما لذت برده و انرژی مثبت میگیرند . سعی

می‌کنید همیشه ، لیوان را از نیمه پر آن ببینید و با بذله گویی خاص خود محیط

را برای انجام کاری مثبت فراهم سازید ..... آماده کمک به دیگران هستید .....

رنگین کمان زندگی تان را دوست دارید ، تا زندگی را ، برای دیگران نیز  زیباتر

نمایید .

در پایان لازم به ذکر است که همه چیز قابل تغییر است و این فرمول ها

همیشه با واقعیات تطابق پیدا نمی کند .....

خدا نگهدار

 

 

 

                  




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز بیست و سوم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

روز جهانی پناهنده .....................................

1360/03/31 : شهادت دکتر مصطفی چمران ، روز بسیج

 

اساتید .....

1310/03/31 : گزارش خسارت وارده به صادرات ایران در مرز

ایران و افغانستان به علت اجرای قانون تعهد اسعار خارجی

در مقابل صادرات .....

1314/03/31 : اعلام رای اعتماد مجلس شورای ملی به کابینهء

محمد علی فروغی .....

1323/03/31 : آگهی تشکیل شورای کشاورزی در زنجان .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....
 
تولد ، تولد ، تولدت مبارک
 
مبارک ، مبارک ، تولدت مبارک

لبت شاد و دلت خوش ، تو گل پرخنده باشی
 
بیا شمعا رو فوت کن ، که صد سال زنده باشی

تولد ، تولد ، تولدت مبارک
 
مبارک ، مبارک ، تولدت مبارک
 
شعر : پرویز خطیبی



سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

         وقتی درختی به تنهایی ،

در برابر باد مقاومت می کند می شکند .....




سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                      

         پروردگارا بپذیر عذرم را و رحم کن ،

              به سختیه گرفتاری ام .....




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

بغض .....

سلام .....

 

چشم هایم را

به بارورترین ابر آسمان

پیوند میزنم

و دلم را

به خونین ترین انار باغ

بغضم را ای کاش میشد

فریاد زنم

تا که شرمنده شود

غرنده ترین تندر پاییزی

اینجا آدمیان کرند و کور

اینجا موطن بی دل ترین  

انسان های تاریخ خداست

و نیز بی رحم ترینشان

اینجا برای نان باید جان بگیری

و برای آب

رویاهای خواب آشفته کنی

اینجا سرزمین بی دستان است و

حسرت روزان دست گیری

خدایا .....

طولانی ترین جادهء بی بازگشت هزاره ها کجاست ؟

تا گام نهم در آن ،

یا عمیق ترین اقیانوس هستی ،

تا رها کنم خود را در بسترش ...

چرا که ، نه به همپا امیدی ست

و نه ، به " مانده عشقی " .....

 

ه.م  غروب

 




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

آسمون هفتم 16 .....

 

سلام ..... ..

یک روز پیدایی ، ولی

یک چند روزی ...نه  !!

عذر گناهت را بگو

شاید .. شوم ، آگه


فرقی ندارد .. روز و شب  ..با من تو همراهی

خورشید در روزی و  ..

در شب های من  ..چون مه

وقتی

میان کوچه ها ..حیران تردیدم

همچون .. غریب آشنایی  ..

می رسی از ره  .....

با یک سلام و .. خنده  ..

با تصویر زیبایی

دست قلم در دست تو  .....

تا

.
.

یک غزل  ..ناگه  ...........



" آسمون هفتم " 




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

 

آیا می دانید که ، خنده آسان تر از اخم کردن است ؛

برای خندیدن انسان از ۱۷ عضله صورت و گردن ، 

استفاده می کند ؛ در حالی که برای

اخم کردن از ۴۰ عضله .....




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

شعری از مهدی اخوان ثالث .....

سلام .....

 

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ،

سرها در گریبان است

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را .

نگه جز پیش پا را دید نتواند

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کسی یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است

نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم

ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟

مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم

منم من ، سنگ تیپاخوردهء رنجور

منم ، دشنام پست آفرینش ،نغمهء ناجور

نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم

حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست ، مرگی نیست

صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگزارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟

فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است

حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان

نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین

درختان اسکلتهای بلور آجین

زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه

غبار آلوده مهر و ماه

زمستان است .....

 

دعایم ، همه این است

که روح تو قرین رحمت و

یادت گرامی باد .....

ه.م غروب

 




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 21 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

مردی در چمزاری نشسته بود ، با خود 

نجوا كرد : " خدايا با من صحبت كن " 

يک چكاوک آواز خواند ، ولی مرد  : نشنيد !

پس مرد با صدای بلند گفت : " خدايا با من صحبت كن "

آذرخش در آسمان ، غريد ولی مرد متوجه نشد !

مرد فرياد زد : " خدايا يک معجزه به من نشان بده "

يک تولد و زندگی جدید آغاز شد ، ولی مرد نفهميد !

مرد نااميدانه گريه كرد و

گفت : " خدايا مرا لمس كن و بگذار تو را بشناسم "

پس خدا فرشته ای را به هیئت پروانه نزد مرد فرستاد و

او را لمس كرد .....

ولی مرد ، بالهای پروانه را شكست و در حالی كه

خدا را درک نکرده بود ، از آنجا دور شد ...!!!

 

بیاییم از نو ببینیم ، چمنزار زندگی ما نیست ؟! 

به خدا که همهء چیز ها خداییست ،

آنقدر نزدیک است که اگر قابل لمس بود ،

کافی بود فقط دستی دراز کنیم ...

بیاییم نفسی تازه کنیم ، عطر او همه جا پیچیده .....

 




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

" طغرل " میره بالای پل عابر پیاده ، 

داد می زنه : " هی وای من " ،

هی میگین من خرم ، من نمی فهمم ،

من شعور ندارم ، ولی وجدانا شهرداری 

از من خرتر نیست ؟! ...............

آخه شماها اون پایین رودخونه می بینین ،

که شهرداری اومده روش پل زده ؟!...




دو شنبه 30 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 20 .....

 سلام .....

         دیدنی ها و خواندنی ها

           تست میزان شجاعت

 

 

سایت كوچولو                                              
سایت كوچولو                                             
سایت كوچولو                                           
سایت كوچولو                                           
نظر فراموش نشه                                            

 

این یک تست خودشناسی است که شما می توانید

با پاسخ دادن به سوالات آن خود را محک زده و بدانید

که چقدر جسارت دارید ؟

جسارت به معنای پر رویی و گستاخی نیست و حتی

به معنی اعتماد به نفس بالا هم نیست ! بلکه جسارت

به معنی بهترین عملکرد در وضعیت بحرانی است و

این رفتار باید به نحوی باشد که انسان متضرر نشود .

در اینجا پنج سوال وجود دارد که هر کدام دارای

پنج گزینه است وشما دوستان خوبم باید هر یک از

سوالات را بر حسب عملکرد خودتان پاسخ دهید و

برای هر سوال یک گزینه را انتخاب نمایید :                   

(لازم نیست که بگوییم حداقل با خود صادق باشید)


۱. تصور کنید که در صف ایستگاه اتوبوس هستید ،

زمانی که اتوبوس می رسد شخصی بدون نوبت ،

خودش را جلوی شما جا می دهد ومی خواهد

وارد اتوبوس شود در این جور مواقع شما معمولاً

کدام یک از این اقدامات را انجام می دهید ؟ (فقط یک مورد)

A. با او برخورد جدی می کنم ومعمولا بسیار عصبانی

و ناراحت می شوم .

B. به او نگاه تذکر دهنده ای می کنم و حداکثر سری

به حالت تاسف برای کار زشت او تکان می دهم ولی

در هر صورت اجازه می دهم سوار شود .

C. از پشت سر به شانه او می زم و با ارامش به او

میگویم : ببخشید آخر صف این جا نیست !

D. در این جور مواقع احتمال دارد با عصبانیت و تندی

با او درگیر شوم در هر صورت به هیچ وجه نمی گذارم

که جلوتر از من سوار شود .

E. معمولا در این جور موارد به این افراد بی فرهنگ

جیزی نمی گویم چون مطمئنم این افراد

درست بشو نیستند .

۲. در مواقعی که نمی خواهید با کسی درگیری

و مشاجره داشته باشید و به اصطلاح کوتاه می آیید

چه احساسی دارید ؟

A. نمی خواهم به خاطر مساله کوچکی درگیر شوم

و وقت خود را تلف کنم .

B. می ترسم به خاطر یک مساله کوچک مورد

ضرب و شتم قرار گرفته و آسیب جدی ببینم .

C. درگیری را کار درستی نمی دانم ولی اگر

مجبور شوم این کار را می کنم .

D. هرگز کوتاه نمی آیم ، به هر قیمتی که برایم

تمام شود .

E. در مواقع درگیری احساس خوبی ندارم برای

همین درگیر نمی شوم .

۳. تصور کنید که برای دیدن فیلم مورد علاقه تان به

سینما رفته اید و در حین دیدن فیلم متوجه عده ای

می شوید که در پشت سر شما شروع به صحبت

کرده اند به طوری که شما متوجه بعضی از

قسمت های فیلم نشده اید در این جور مواقع

چه می کنید ؟

A. ترجیح می دهم سکوت کنم و چیزی به آنها نگویم

در حالی که از درون عصبانی و ناراحت می شوم .

B. حتماً به مسئول سالن اطلاع می دهم تا به آنها

تذکر دهد .

C. برمیگردم و با لحنی آرام و مودبانه به آنها

می گویم : ببخشید ، سر و صدای شما نمی گذارد

که من متوجه فیلم بشوم .

D. معمولا در این جور موارد نمی توانم جلوی خودم را

بگیرم بنابراین به احتمال زیاد با آن ها به شدت برخورد کرده

و درگیر می شوم .

E. در حالی که چند بار برمیگردم ، فقط به آن ها نگاه

اعتراض آمیزی می کنم و در نهایت احتمال دارد

با عصبانیت سالن سینما را ترک کنم .

۴. شاید برای شما پیش آمده که از فروشگاهی در محله تان

کنسروی را خریده باشید و وقتی که به منزل رفتید متوجه

شده اید که از تاریخ مصرف آن مدتی گذشته است در این طور

مواقع چه اقدامی انجام می دهید ؟

A. قوطی کنسرو را دور انداخته و از فروشگاه دیگری خرید

می کنم و شاید چندان عصبانی نشوم .

B. قوطی را بر میدارم و به نزد فروشنده می روم و با عصبانیت

با او برخورد می کنم و بدون اینکه پول آن را پس بگیرم

با ناراحتی برمیگردم و شاید دیگر هرگز از آن فروشگاه

خرید نکنم .

C. آن را نزد فروشنده برده و به آرامی به او میگویم نباید

این جور مواد غذایی را بفروشید پس لطفا این را پس بگیرید و

پولم را میگیرم و شاید باز هم از آن فروشگاه خرید کنم .

D. شکایتی تنظیم کرده و همراه با کنسرو به مراجع ذیصلاح

رجوع می کنم تا با آن فروشنده برخورد جدی صورت گیرد .

E. در این جور مواقع بسیار ناراحت وعصبانی می شوم و شاید

حتی پیش فروشنده نروم ولی در هر صورت هرگز از او خرید

نخواهم کرد .

۵. اگر روزی سوار اتوبوس شوید و شخصی از شما بلیت بگیرد

و آن را به راننده بدهد بدون اینکه پول آن را بپردازد معمولا

در این جور مواقع چه برخوردی می کنید ؟

A. من فکر می کنم که یک بلیت ارزش چندانی ندارد .

B. به او می گویم : عذر می خوام پول بلیت مرا بدهید و اگر

نپرداخت اهمیت نمی دهم .

C. نگاه آرامی به او می اندازم تا خجالت بکشد چون آنقدر

پر رو نیستم تا پول یک بلیت را بخواهم .

D. با جرات به او می گویم پول بلیت را بدهید و اگر نداد او را

مجبور می کنم که بلیت مرا پس بدهد .

E. معمولا موارد بزرگ تر و با ارزش تری را به دلیل

خجالت کشیدن از دست داده ام چه برسد

به یک بلیط کم ارزش !

بعد از این که گزینه های خود را انتخاب کردید برای هر یک از

گزینه های مشخص شده مانند این الگو یک امتیاز درنظر بگیرید :

                  A=۱ ، B=۲ ، C=۳ ، D=۴ ، E=۵

الف : اگر امتیاز به دست آمده شما بین ۵ تا ۱۳ باشد

باید بدانید که دارای جسارت اجتماعی ضعیف تا متوسط هستید

قطعا هر قدر که به عدد ۱۳ نزدیک تر باشید وضعیت بهتری

خواهید داشت و این در حالی است که احتمالا در اکثر مواقع

از حقوق خود می گذرید و یا این که نمی توانید حرف دلتان را

بزنید و بر خلاف انتظار خود عمل می کنید .

ب : اگر امتیاز به دست آمده شما یکی از اعداد ۱۴ تا۱۵  باشد

باید بدانید که شما دارای بهترین حد مطلوب از یک

جسارت اجتماعی هستید در صورتی که کسی نمی تواند

حق شما را بخورد و اگر هم چیزی را ببخشید این کار را

آگاهانه و برحسب شناخت انجام داده اید .

ج : اگر امتیاز به دست آمده بیشتر از عدد ۱۵ باشد باید بدانید

که شما دارای جسارت اجتماعی لازم و مفیدی هستید ولی

احتمالاً تا حدی آن را با عصبانیت و پرخاشگری مخلوط می کنید

و گاهی متوجه می شوید که به خاطر مسایل جزیی در گیر

و عصبانی شده اید .....

امیدوارم همه شما دوستان خوبم از یک جسارت اجتماعی

مطلوبی برخوردار باشید تا هیچگاه حقتان پایمال نشود .

 

در پایان باید یادآوری کرد

که حق گرفتنی ست نه دادنی .....

خدانگهدار .....

 

          

                  منتخب (20) 





تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.