سلام .....
زندگی نامهء سهراب سپهری
سهراب سپهری فرزند اسد الله سپهری در سال ۱۳۰۷
در روز ۱۵ مهر ماه به دنيا آمد . كودكی خود را در كاشان
در باغی بزرگ به سر آورد . اين باغ كه يكی از باغهای
زيبای كاشان بود به اجداد وی تعلق داشت . در خاندان
سپهری بزرگ مردانی ظهور كرده بودند كه نامشان در
تاريخ ادب و هنر ايران ثبت شده است . در ميان اجداد
پدری سپهری نام مورخ الدوله نويسنده ناسخ التواريخ
بيش از همه معروف است .....
تقدير چنين بود كه پس از گذشت ساليان سال كودكی
در اين باغ به نشو و نما بنشيند كه از اوايل كودكی خويش
دارای طبعی سرشار و روانی زيبا بود . سپهری كه بعدها
به عنوان يكی از بزرگترين شاعران طبيعت گرا و
طبيعت شناس ايران مورد قبول همگان قرار گرفت ، اين
جنبهء مهم از شخصيت خويش را وام دار بزرگ شدن در
اين باغ بود كه به سان پنجرهای بزرگ به آفاق طبيعت
گشوده شده بود . آری بی گمان نقش اين باغ و طبيعت
بكر كاشان در استغراق سپهری در جلوههای عميق
طبيعت آن چنان پر رنگ و ملموس است كه هرگز نمیتوان
آن را ناديده گرفت . بی جهت نبود كه او پس از آن كه به
يكی از نقاشان بزرگ ايران زمين بدل شد و در تهران آوازهای
بزرگ يافت ، علی رغم معروف بودن و علی رغم
سرگرمیهای گوناگون كاری ، هر گاه كه فرصت میيافت
خود را به كاشان میرساند و در خلوت اين باغ به فكر
فرو میرفت . كوتاه سخن اين كه نميتوان از زندگي سپهری
سخن به ميان آورد ولی از باغی كه در آن بزرگ شد سخن
نگفت . در واقع اين است كه هويت سپهری از جست و خيزهای
كودكانهء او در باغی شروع میشود كه ذكر آن در شعرش
زيباترين ذكر است : باغ ما در طرف سايهء دانايی بود .
باری ، سپهری در نخستين سالهای زندگی با روحی ظريف و
روانی لطيف چشم به نظارهء هستی گشود و طبق سنت
خانواده كه هنر آموزی جزو اصول آن به شمار میرفت در
سالهای نخستين زندگی با مظاهری از هنر آشنا شد و آن گاه
راه به مكتب و مدرسه برد . كودكی او يک كودكی زيبا و منحصر
به فرد بود به گونهای كه هيچ گاه نتوانست زيبايیهای آن را
فراموش كند . او هم زمان با درس آموزی در دبستان به محيط
پيرامون خويش و انسان هايی كه در كسوتهای گوناگون میديد
نظر داشت . شايد بتوان گفت از همان آغاز شاعر بود زيرا نگاه او
به زندگی درست از همان اوان شكل گرفته بود . بنابراين كودكی
سپهری يک كودكی عادی و معمولی نيست بلكه كودكی شاعر
بزرگی است كه الفبای شعری خويش را از كوله بار كودكی اش
اندوخته و آموخته است .
شعر او گواه اين حقيقت است كه سپهری بخشی از موجوديت
فكری خويش را مديون عهد صغر است .
تركيب خانوادگی خاندان سپهری با وجود عموهايی هنرمند
اين اجازه را به طفل نوباوه داده بود كه با تجربيات از نزديک
در تماس باشد . خاطرات سپهری نشان دهنده ماجراهای
شيرين و عزيزی است كه در متن آن ذوق و صفا به چشم
میخورد . اين ذوق و اين صفا بعدها نه تنها از بين نمیرود و
نه تنها كاسته نمیشود بلكه روبه تكامل و ازدياد دارد شايد
بتوان گفت : مراحل پس از كودكی سهراب ، شرحی است بر
زيبايیهای بی پايان يک زندگی كودكانه . سپهری در كودكی
خود بود و بعدها هر اندازه كه پيش رفت و بالندگی يافت ،
بر قوس خود وی دوايری ديگر افزوده شد .
در اين جا شرح كودكی زلال و انباشته از زيبايی وی را
فرو گذاشته و ادامه زندگی او را پی میگيريم . دوران درس آموزی
سپهری در دبستان به شكل معمولی سپری شد . مثل همهء
كودكان مشق مینوشت ، مثل همهء كودكان بازيگوش بود ،
مثل همهء كودكان از معلم میترسيد ، مثل همهء كودكان از
تعطيلات خوشش ميآمد و مثل همهء كودكان تنبيه میشد .
الباقی در ادامهء مطلب